محل تبلیغات شما



       گاها که از خیابان های قدیم شهر یا خیابان هایی که رنگ و بوی کارگران و کارگری دارد؛ می گذرم،احساس می کنم به بهشتی با آرامش خاصی قدم می گذارم. بهشتی با رایحه غیر بهشتی ولی سرشار از اشکهای قلب من، کارگرزاده ای که با خون دل والدین و برادرانش بزرگ شد. دیدار این مکان ها و کارگرانشان دلخوشی و لطفی بی انتها هستند در حق این حقیر کسانی که اغلب با زحمت حلال فرزندانشان را به جامعه هدیه می دهند.

       شاید بوی مکان های لاکچری به مشام بسیاری ها خوش باشد و آرزو. ولی برای نسل امثال من، نمی تواند دلخوشی به دنبال داشته باشد. بلکه

      به جرأت باید گفت در بهشتهایی با رایحه کارگری، از اغلب دغدغه ها دور دورم و احساسات آرامی . دارم. گویا در خود غوطه ورم ولی دور از ترس ها و دل نگرانی ها بجز دلتنگی خانواده و عزیزان گذشته ها

    بخاطر حفظ این احساسات از خداوند ممنون و سپاسگزار باشیم و جامعه و مردمش را، بخاطر کسب لاکچری ها . با افکار و اعمال خود لگدمال نازیباییها نکنیم.

     انشاءلله


گاهی بخواهی به خلوت ترین کنج تنهایی  پناه ببری، سدهایی زیادی بر سر راهت می بینی و زمان مجالی نمیده. اونجا فرصت اه کشیدن نداری

 نمیدونم چطور میتونم به تصویر بکشم اون لحظه ها را . چون گاها فرد دوست داره به یاد نیاره که چه گذشت. اینگونه سختی ها به نقلی شیرینی، تجربه و یا .هستند ولی از همه اینها گذشته درد شخصیند. وقتی قلبت کوچیکتر از اونه که درد شرق و غرب دنیا را ذهن حقیرت به تصور میاره، به کجا میتونی پناه ببری؟؟؟ خلوتگاه ذهن جایی برای اندیشه هات و دلتنگیهات نداره . به کی میشه پناه برد . درست وقتی میفهمی افرادی را دارن اون طرف دنیا بخاطر تقرب به ک سلاخی میکنن و تو و امثال تو درگیر لقمه نان روزانه ات هستین.درگیرهای اطرافت را میبینی که نسل الان در کسبش بلاتکلیف و اصلا ارزومندش هستند . به هر فرد هم بگی، بهت میخنده. میگن به لقمه نونت بچسب ما را به کجا رسوندن . اصلا بهتره بگیم خودمونو به کجا رسوندیم؟؟؟؟؟ 

اموال دنیا تمومی نداره و کسبشون سیری نمیاره ولی کو گوش شنوا . هر شخص از پیر تا جوون درگیر این مساله هست یا نیست که در اون صورت در حال نابود کردن خودشه به اشکال مختلف که جای بحثها داره، . ازدواج نکنید، بچه نیارید و فقط به فکر راحتی و اسایش خودتون باشید و بس. 

تکلیف جهان هم به عهده شیرین عقلان، .خودخواهه که عنانشون الحق به دست ابلیسه و بس. وگرنه چرا باید جهانی جنگ طلب و پر فتنه داشته باشیم؟؟؟؟؟

در این شرایط اگر شخص یا اشخاص ایرانی ضعف و بدنامی فرهنگی را باعث شوند؛ مجازاتی بی انتها . سخت را باید تحمل کنند . کاش توانی داشتم تا در اجرای نظم الهی عملی مردانه و انقلابی انجام می دادم. کاش مرد بودم و مردانگی را اجرا میکردم . کاش میفهمیدم خداوند چرا این احساسات و افکار را در وجودم به ودیعه گذاشته درحالی که کاری از دستم بر نمیاد جز این که نمیدونم به کجا پناه ببرم .

.


این روزها حکایتها می شنویم از قدرتهای ماواء طبیعی و الحق برخی جالبند

همکارم گاهی تمرکز می کند و چیزهایی یا تصاویری می بیند که خبرهایی

بی مثالند. نمی دانم چه عواملی باعث شده اند ولی دیدار با اجنه برخی

مرا به یاد داستان حضرت سلیمان و دیوها یا .َ هاروت و ماروت می اندازد.

ولی اعتقاد ساده به قدرت لایزال الهی غالب بر هر قدرتی ست و برتر.

 

 

 


محیط جدید

ادمهایی جدید، راهی جدید

روحیه و انرژی های جدید دلنشینند

آنقدر که هدف هایی تازه می یابم و انگیزه هایی دلنشین

همکارانم تنوع طلب در ابعاد انسانی اند ولی مظلوم

آنقدر که هر روز هزاران بار نعمت داشتن

خانواده ام را سپاسگزارم و شاکر

هر روز از دوستان جدیدشان

میهمانی ها و خلاصه

تعدد زوجاتشان

در عالم

دوستی و دوست داشتن

سخن می رانند در این میان تغییرات

فرهنگی را می بینم و ارزوی سلامتیشان را دارم

این وسط روزی از ژوزف نام مسیحی اقلیت ایران که بیچاره ست

و فلان و بهمان خلاصه کنکاش کردم و معلوم شد

جناب ژوزف چندین و چند دوست دختر مسلمان

دارد و به همه فیض میهمانی و لباس

می رساند. غیرتم گل کرد و

پرسیدم: محدودست و

این همه دوست

دختر دارد؟

برمی گردد همه

را لباس باران می کند. عکس هایش

در میان کاندیدهای زیبایی در انگلیس و غیره

خلاصه بیچاره شیوخ عرب بیچاره که

بدنام شدند و اقلیت و ایرانیها

هیچ.تابع حقوق بشرند

و وفادار به دوستی

عجب به جمال

حقوقدانان

انگلیسی

بیچاره طفل معصومها

همکارانم. کمال همنشینی

با امثال ایشان باعث شد تا اوایل می گفتند

اصلا ما مسیحی هستیم و همه ادیان را قبول داریم

جناب امثال ژوزف نفهمیده بودند که این بیچاره ها را گمراه

کردده اند اگر هم فهمیدند که خدا خیرشان ندهد.

روحشان لطیف است و پاک و تشنه

دانستن ولی دیگر دنیایی شدند

و زمان می خواهد و تربیت

آنهم از جنس علما

جز دعا و دعا

کاری نیست

در کمال ناباوریشان

موهایم را با تیغ تراشیدم و

کچل در جمعشان رخنه کردم انهم

درست زمانی که می خواستند برایم دوستی

بیابند از جنس دوستانشان و مرا نابلد فرض می کردند

در آن میان یکی به قول خودش چشم سوم داشت و اجنه دیده

بود. قدرتی بی شبهه جالب و من دوستش داشتم و

 او در برابرم سکوت می کند. سکوتی از جنسی

ناشناخته و قدرتی که حیفست در این

راه هدر رود. متفاوتست با بقیه

ولی حیف ناشناخته ست

و رهاشده در جامعه

حیف و حیف

.

 

 

 


بدنبال

ازواج که باشی

گاهی دلخوش می شوی که

احمق تر و ساده تر از خودت نیز هست

اعتماد به نفسم بالا می رود که می خوانم" نماینده ای

در مجلس گفت علت اصلی مشکلات ایران جنگش با تمام قدرتهاست."

اخر سر، بیچاره مردم که بی تدبیری چون ایشان را پذیرفتند و

تاریخ خوانان بیچاره که نادیده پنداشته شدند. آخر

کسی نیست بگوید:" بدبخت، ایران کجا بود که

سر جنگ داشته باشد؟ چقدر مشهور و به

درد بخور بود جز اینکه ابرقدرتها به این

دلیل که سایر ضعفا صدایشان

بلند نشود، خواهان خفه

کردنش نبودند. آری

مجلسی،

ایران سر

جنگ نداشت یا

حکومت جمهوری اسلامی.

بلکه هدف ابرقدرتهای زمانه این بود و هست

که بقول عام: هر کس و ناکسی برایشان سر بلند نکند.

کوتاه امدن و سکوت سر لوحه بسیاری از بزرگان

حکومت بوده و هست.شما نمی فهمی.

قدرت که داشته باشی، در ملا عام

همه از تو حساب خواهند برد و

لاغیر. بکوش مدیریت کنی

و درست امتیاز بدهی

نه برعکس باعث

بهانه جویی

بیگانه

باشیم

اصلا کجا غرب

به اصطلاح مسیحی،

خیرخواه به اصطلاح مسلمانان

خواهد بود. جالب تر اینکه غربیان بدون

مسیحیت تاریخی ندارد و همان را

به چالش کشاند. چالشی به

فرهنگشان نه مسیحیت

انهم به تاریکی

کشاندش

همان نسخه را

به نحو بدترش می پیچند

و تحویل فرهنگ جهانی می دهند

شیوه ای که دنیا طلبی و غرق شدن حیوانی است

 

 

 

 


زوج ها

خلق شدند و

زوج انبیا یا جانشینانشان

فرمول خاصی دارد. بعد از نوح، ابراهیم

مبعوث شد. سپس از نسلش، حضرت موسی

و جانشین موسی برادرش هارون است نه فرزند موسی

از نوادگان هارون عیسی به اولالعزمی میرسد و سپس اولاعزمی

به غیر فرزندان عیسی می رسد یعنی محمد حال باید

بر طبق این فرمول جانشین، برادر محمد باشد و

نوادگانش. پس 2 فرزند علی به امامت

می رسند. حال جانشینان از نسل

برادر دوم خواهند بود و چنین

فرمولی تاییدی است بر

انتخاب مردم؟همانطور

که برخی معتقدند؟

یا نه تقدیر است؟

هر چه هست

نبی و امام

هستند

و.

خواهند بود. به

اشکال مختلف در تاریخ

نظراتی را به خود جذب و دفع کرده اند

ولی به نظر می رسد این گونه فرمولها نمی تواند

ساخته ذهن بشر باشد. می دانم که هر مساله ای فرمولی

دارد و مطابق قوانینی خاص و  از پیش تعیین شده

شکل می گیرند. قدرتی هست فوق توان

آدمی.قدرتی که شناخت میخواهد و

سخت کوشی، آن چه که خود

ندارم و جویایش نیستم

صدایم می زند در هر

خلوت. و من دورتر

از دور را .

می نگرم

 


اگر

انبیا جهان

دیجیتال را داشتند

چه می شد؟

همان

که شده و

ثبت شد. زیرا قدما

احساسات تله پاتی قوی

داشتند. عادی و والا

همه در این گونه

شناختها

ماهرند

جهان دیجیتال

امروزی به نظر نمی رسد

با جهان تله پاتی

قدما بتواند

رقابت

کند

؟


خواب

و بیداری بدنبال

تاثیر و تاثرات شویی ها

در انبیا بودم که برخی روایات در ذهن بی پناه حقیر

مرور می شوند. خداوند دعاهای نوح درباره عذاب گناهکاران

را پذیرفت وقتی نجات فرزند دلبندش را می خواهد

نمی پذیرد. یوسف می گوید زندان بروم نه

سمت گناه. زندان رفت. زکریا می گوید

پیر و فرتوتیم و استخوانمان

خورده شده، فرزندی

بده که آبرو باشد.

یحیی را داد

و مریم

زمان وضع حمل

از کدام درد می ناله که

مرگ و عدم تداوم حیات را می خواهد؟

عدم تداوم حیاتش برابر شد با قطع نسلش، یحیی

هم که آبرو شد و نسلی تداوم نیافت.

قربونت برم اوس کریم عجب

حکایاتی داری .؟

محمد میگه

دوستی

من در دوستی خاندان،

وعترتمه و قرآن. خانواده دخترش فاطمه

را عترتش می خونه و عزتی هزار و اندی ساله

بهشون میرسه. خلاصه اون نوع روایت از همسران نوح

و لوط و فرزاندانشون یک طرف و این ظرافتها

طرف دیگه، یک مساله مطرح میشه:

اینکه انتخاب هر فرد از نبی گرفته

تا فرد عادی در جامعه و تقدیر

بخودش و انتخابش ربط داره

درسته،فرد درجامعه احاطه

و محدود شده ولی این

انتخاب خود فرده

که مطرحه و

نقش فرد

برتر از

نقش

اجتماعه و

تعیین کننده تر از هر چیز

شاید سکوت کتب مقدس همین

حکایات باشه و فهمیدن ها و کلنجار رفتن اذهان

پس جامعه حقوق بیشتری داره ولی

فرد  نقش تعیین کننده تر و

مسئولیت بیشتر حتی

اگر محدود باشه در

سخت ترین

محدودیتها


قربون اوس کریم برم

همسران نوح و لوط را تاریخ نوشتاری

کتب مقدس به چالش کشونده و از آنان به بدی یاد شده

ولی نگفتن که چیکار کردند. آیا اعمال اجتماع خودشون را انجام دادند؟

ولی بنده خداها که بعیده اهل عمل غیر اخلاقی جنسی

بوده باشند. گرفتاری این بنده ها سختتر از سایر

بنده ها بودهدر مقابل تاریخ چه می گوید؟

بی خبریم. اصلا نقش تربیتی انبیا

در این زمینه چگونه مطرح بوده؟

چه تاثیر و تاثراتی وجود

داشت؟ محمد

از خدیجه

به خوبی یاد می کند

و محبت و نقشش را با محبت به

عایشه گوشزد می کند شاید می خواهد

عایشه به فاطمه دختر زلیخا و محمد نزدیکتر شود

ولی تورات خاموشست حتی در خصوص

مریم ؟مادر عیسی مسیح،باکره ای

که از سلاله انباست و افتخار

اسرائیلیان. نسلی که

منقطع ماند و سکوت

تاریخ تورات و انجیل

را بهمراه آورد تا

سلاله ابراهیمی بار

دیگر به شاخه دیگر باز گردد

شاخه ای از همسر دوم خلیل الله

آسیاب به نوبت است

من  ماندم و تصاویر

خیابانی که

چشم دوخته ام به

آن و تردد همسران را

می پایم و خستگی ها،

بی توجهی ها و محبت خواهی ها

آیا همسر نوح هم در سنواتی به آن عظمت

نوح را می رنجاند؟ چه می گذشت؟

وجود پسری که در هنگامه طوفان

به پدر اعتماد نکرد حکایت

از تربیتی دگر دارد

پسر همان

مادرست؟

اگر باشد پس

طبیعی است که

فاصله فکری و احساسی

مادر و نوح بسیار زیاد بوده که

چنین نتیجه ای در بر داشت؟ یا نه؟

نمی دانم جز اینکه خداوندا، دور کن از ما

سرنوشت نوح را حتی ذره ای

 

 


 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

انجمن علوم قرآن و حدیث موسسه بنت الهدی اشک آرمیتا